من در خوابگاهم در حال استراحت بودم، آماده برای یک جلسه انفرادی، که همسایه ام سرزده وارد شد. حضور او روحیه را از بین برد، اما من موفق شدم آن را جعلی کنم. معلوم می شود، او به اشتراک گذاری همسر علاقه داشت. پس از کمی صحبت های ناهنجار، او رفت و به من اجازه داد تا برنامه ام را ادامه دهم.