داشتم قهوه ام را سر می کشیدم که دوستم ملحق شد، تتوهایش زیر چراغ های کافه برق می زد.اندام و انحنای جوهردارش میل را شعله ور کرد که منجر به برخورد داغی شد.او طعم داغی به نام کالینته را چشید، همانطور که بدن یکدیگر را کشف می کردیم، به یک اسپری رضایت بخش ختم شد.