کیمی گرنجر برادر ناتنی خود را در حال کتک زدن میمون روی کاناپه کشف می کند. او که یک نوجوان شاخدار است، مشتاقانه بیدمشک تنگ خود را برای یک سواری وحشیانه پیشنهاد می کند. پس از یک جلسه گلو عمیق، او در یک لعنتی شگفت انگیز افراط می کند و او را بی حرف می گذارد.