چلسی سان، آژیر شرم آور، آرزوی کریسمس خود را برای خیس شدن در یک ادرار گرم برآورده می کند. بابانوئل او را تحویل می دهد، او را با لذت خامه ای خود می برد. او مشتاقانه معجون را می نوشد و بیشتر هوس می کند. اتاق پر از عطر مست کننده می شود و اوج کریسمس داغ و خیس از ادرار را شعله ور می کند.