جادوگر آسیایی الموند تیز برمی گردد، در حالی که لباس هایش را در می آورد، دم خوک هایش تاب می خورد. او با مسخره کردن خودش، مشتاقانه از یک مرد خوش شانس استقبال می کند، قبل از اینکه عشق ورزی پرشور آنها آشکار شود، در مبادلات شفاهی پرشور افراط می کند. خواسته های سیری ناپذیر او به اوج چشمگیری می رسد.