من و دوست دختر آفریقایی شرم آورم روی کاناپه اش داغ و سنگین شدیم، سینه های طبیعی بزرگ و الاغ تنگش من را وحشی می کرد. او مشتاقانه قبل از اینکه من به بیدمشک خیس او نفوذ کنم، خروس من را می مکید، در حالی که نگاه های دزدکی به اتاق بابا برای یک پیچ و تاب هیجان انگیز داشت.